به گزارش مشرق، پس از مواضع محکم قطر علیه سعودی و دفاع این کشور از مقاومت و ایران که محاسبات سعودیها را به هم ریخت، عربستان و بعضی دیگر از متحدان این کشور در خلیجفارس، طی روزهای گذشته رابطه دیپلماتیک خود با قطر را به طور بیسابقهای کاهش دادند. این کاهش سطح روابط حتی به بسته شدن مرزهای عربستان، امارات و بحرین با این کشور منجر شد که به نوعی این کشور را در تنگنای جغرافیایی قرار داد. با ضربهای که قطر به ائتلاف سعودی زد، حکام مستبد سعودی که به تازگی ائتلاف به زعم خود یکپارچهای را علیه جمهوری اسلامی تشکیل داده بودند، هر آنچه را که علیه ایران و محور مقاومت مهیا کرده بودند را بر باد رفته دیدند. کیهان به دلیل اهمیت زیاد این موضوع و بررسی ابعاد مختلف آن با کارشناس لبنانی مسائل غرب آسیا به گفتوگو نشسته است. مصاحبه با «مروه عثمان» تحلیلگر خبرگزاریهایی همچون «راشا تودی» و «اَمریکن هرالد تریبیون» را در ادامه میخوانید.
* برخی از کارشناسان معتقدند که تنش میان کشورهای عربستان و قطر به دخالت نظامی آلسعود منتج خواهد شد. درباره این حدس و گمان چه نظری دارید؟
در واقع به نظر میرسد که ادامه یافتن این بحران میتواند به بحران جنگ هم ختم شود هرچند که احتمال وقوع آن را کم میبینم، راه کارهای بسیار زیادی هم هست که میتواند سایه جنگ را در جزیره عربی از بین ببرد. هر چند که تندخویی و عدم ثبات در سیاست خارجی عربستان تا همین جای کار هم باعث بروز جنگهای بسیاری در منطقه همچون نمونه آن در یمن شده است. اما احتمال جنگ مشابه در قطر بسیار کمتر است. آمریکاییها اجازه چنین اقدامی را به عربستان نخواهند داد. قطر میزبان بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه غرب آسیاست. سؤال اصلی در بحبوحه دستپاچگی آمریکا در قبال بحران قطر این است که در صورت بروز جنگ واکنش آمریکاییها به آن چه خواهد بود. مقامات آمریکایی از جمله رئیسجمهور و وزیر امور خارجه این کشور نظرات مختلف و متناقضی را درباره محاصره قطر اعلام کردهاند. قطر خود را قربانی خیانت ریاض و ابوظبی میبیند، دو کشوری که اختلافات قدیمی با قطر داشتهاند. آلسعود ، حکومت دوحه را قدرتی میبیند که بر خلاف عربستان به دنبال برادری و مودت در بین امت اسلام است و همانند آلسعود بذر نفرت وهابیت را نمیپراکند. در هر صورت به عقیده من اگر راه کار سریعی برای این بحران ارائه نشود میتواند بحران را گستردهتر نماید.
* نقش آمریکا در این بحران را چه قدر میدانید؟
هر چند که ریشه اختلاف آلسعود و آلثانی به سالهای دور یعنی 1955 بازمیگردد، هنگامی که حمد بن خلیفه آل ثانی قدرت را از پدرش خلیفه بن حمد میگیرد. اما سفر اخیر ترامپ به عربستان باعث شد که این مشاجره و تنش قدیمی مجددا نمایان شود. در حالی که دونالد ترامپ ادعا میکرد که به ریاض سفر کرده تا دولتهای اسلامی را در برابر خطر تروریست یکپارچه کند، با سخنرانی خود و دیگر روسای دولت اثبات کرد که هدف دیگری را در پی این سفر دنبال میکند. هدف اصلی رئیسجمهور آمریکا آن بود که کشورهای سنی را در برابر شیعیان که رهبری آن به دست ایران است، متحد سازد و آنها را علیه جمهوری اسلامی بشوراند، تا به این واسطه جنگ تمام عیار فرقهای را در منطقه راه بیندازد. درست هنگامی که آمریکا توهم تشکیل اتحاد عربی ضد ایران را در ذهن میپروراند شکاف کمسابقه میان اعراب خلیجفارس را مشاهده کرد تا بار دیگر ناتوانی سیاسی خود را در پیاده کردن سیاستهای خود ببیند. تیلرسون وزیر خارجه آمریکا اخیرا گفته که به دنبال میانجیگری در موضوع نزاع شبه جزیره عربی است، با این وجود وی اصلا اشارهای به این نکرد که چگونه قصد انجام این کار را دارد.
* آلسعود علت مخالفت تمام قد خود با قطر را حمایت این کشور از تروریسم اعلام کرده است. این ادعا را تا چه مقدار درست میدانید؟
آلسعود به نوعی به درستی انگشت اتهام را به سمت قطر روانه کرده است . قطر صدها میلیون دلار در حمایت از تروریست در سالهای اخیر خرج کرده است. گزارشهای متعددی صحت این ادعا را تصدیق میکند . قطر به بسیاری از شاخههای افراطی القاعده در کشورهای مختلف از جمله عراق، سوریه و سومالی حمایت کرده است. برای مثال حامی شماره یک جبهه النصره در سوریه قطر است. گزارشهای زیادی از ارسال پول به دلالان اسلحه به ترکیه گزارش شده است که آنها هم برای جبهه النصره سلاح تهیه کردهاند.
البته این اتهام هیچگاه دستان آلوده خاندان آلسعود در حمایت از تروریست را تطهیر نمیکند.آنها خود در ابعادی گستردهتر از تروریسم حمایت میکنند. اصلا داعش از تفکرات نفرت انگیر وهابیت برخاسته است. سالهاست که عربستان برای مهار شیعیان و بخصوص ایران و حکومت بشار اسد گروههای افراطی و سلفی را وارد منطقه کرده و از آنها حمایت میکند.
* تاثیرات این اختلاف نظر جدی به وجود آمده بین اعراب را تا چه میزان برای اتحاد ارتجاع عرب علیه ایران مضر میدانید؟
این مناقشه قطعا ائتلاف عربی ضد ایران را بینتیجه خواهد گذاشت. اکنون شاهد تمایل قطر به سمت ترکیه و ایران هستیم. قطر در ابتدای بحران به شوک فرو رفت چرا که منبع ورود 80 درصد از مواد غذایی به این کشور بسته شده بود. اما خیلی زود این مشکل با کمک ایران و ترکیه مرتفع شد. این یک فرصت طلایی است که قطر به ایران و جبهه مقاومت نزدیک و از آمریکا و عربستان دور شده و این کشور باید قدر این فرصت را بداند.
* چه شد که قطر ناگهان تغییر موضع داد و به سمت ایران و مقاومت بازگشت؟
در سالهای گذشته قطر همواره خود را با سیاستهای خارجی عربستان تنظیم میکرد و تحت لوای این کشور بود. اما به مرور با کشف منابع بیشتر گازی، قطر خود را دارنده بزرگترین میدان گاز دنیا دید که همین موضوع باعث شد از لحاظ ثروت در رتبه شماره اول جهان قرار بگیرد . صاحب بزرگترین منبع گازی جهان بودن از یک طرف و ثروتمندترین کشور دنیا بودن ازسویی دیگر باعث شد که قطر به آرامی تلاش کند در سیاستهای خود مستقل شده و دیگر زیر قیمومیت عربی آلسعود نباشد. نشان دادن این نیت جدید روشهایی دارد از جمله آنکه روابط با ایران را گرمتر کند. همین امر باعث نگرانی بیسابقه چند کشور عربی شده است.
* نقطه پایانی این بحران از دیدگاه شما چه خواهد بود؟
بحرین، امارات و عربستان و دیگر کشورهای همراه آنان به دنبال سیاستهای متضاد قطر بسیار احساس نگرانی کردهاند و معتقدند که قطر ائتلاف عربی – اسلامی زیر پرچم آمریکا برای مبارزه با ایران را به هم ریخته است. نکته مهم دیگر این است ملتهای گوناگون باید دربرابر تقلبهای رسانهای عربستان هوشیار باشند. درست چند روز قبل از سفر ترامپ به ریاض برای پی ریزی ائتلاف عربی ضد ایرانی، روزنامه سعودی عکاظ در گزارشی نوشت که وزیر امور خارجه قطر در سفری که به بغداد داشته است با حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران دیدار کرده است و در آن دیدار به موضوعات مختلفی از جمله قطع رابطه با عربستان پرداخته است. در هرصورت میتوان گفت نزدیکی قطر به ایران بهانهای شده که رابطه بین ایران و عربستان تارتر از گذشته شود و حتی در آینده میتواند به جنگ هم ختم شود.